عشق به خود
ما هميشه به عشق ورزيدن به ديگري فكر مي كنيم . مردها به عشق ورزيدن به زن
ها فكر مي كنند و زن ها به عشق ورزيدن به مردها . مادرها به عشق ورزيدن به
فرزندشان و فرزندان به عشق ورزيدن به مادرشان فكر مي كنند . با وجود اين ،
اگر خودتان را دوست نداشته باشيد ، غير ممكن است بتوانيد ديگري را دوست
داشته باشيد .
فقط در صورتي مي توانيد شخص ديگري را دوست داشته باشيد كه در خود عشق داشته
باشيد . فقط زماني كه چيزي را داشته باشيد ، مي توانيد آن را با ديگري
سهيم شويد . فرض كنيم خودمان را دوست داريم . اكنون مشكل اين است چگونه
همسايه مان را دوست داشته باشيم . به همين دليل است كه درباره ي عشق سخنان
زيادي گفته شده ، اما دنيا هنوز زشت است ؛ مالامال از نفرت ، جنگ ، خشونت و
خشم .
وقتي بدانيم كه خودمان را دوست نداريم ، به شناخت بزرگي رسيده ايم . دوست
داشتن خود ، واقعاً دشوار است ؛ زيرا به ما آموخته اند خودمان را سرزنش و
محكوم كنيم . به ما آموخته اند كه ارزشمند نيستيم . به اين ترتيب چگونه
ممكن است انساني بي ارزش را دوست داشت ؟ چگونه مي توان كسي را كه محكوم است
و سرزنش و تحقير شده ، دوست داشت ؟
اين درك عاقبت نصيب هركس خواهد شد . اگر هنوز درك نكرده ايد كه خودتان را
دوست نداريد ، نگران نشويد . پنجره اي باز شده است . ديگر به مدت طولاني در
اتاق نخواهيد ماند و از اتاق بيرون خواهيد آمد . وقتي آسمان باز را
بشناسيد ، نمي توانيد در دنيايي راكد و بسته محصور بمانيد و از آن بيرون
خواهيد آمد .
شنبه 12 آذر 1390 - 11:08:15 AM