×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

زندگی باید...

زندگینامه چگوارا

چگوارا

دستهایم بوی گل می داد مرا به جرم کندن گل محکوم کردن

اما هیچ کس فکر نکرد که شاید من یک گل کاشته باشم.

                                                                                  ( ارنستو چگوارا ) 

                               

از دانشگاه پزشكى بوينس آيرس فارغ التحصيل شد.
چه گوارا در سال 1954 به گواتمالا سفر كرد و در حكومت مردمى ياكوب آربنز فعال بود.
آربنز كه با رأى مردمى به رياست جمهورى رسيده بود، يك سال بعد با توطئه سيا از كاربركنار شد. چه گوارا نيز به مكزيك گريخت.
در اواسط 1955 با فيدل كاسترو آشنا شد. اين دو بانيان تحركات چريكى عليه ديكتاتور كوبا ?باتيستا? بودند.
كوبايى ها او را ?چه? خطاب مى كردند كه يك اسم محبوب مستعار در آرژانتين بود.
در دسامبر 1965 چه گوارا و گروهى از چريك ها به كوباسفر كردند تا حمله مسلحانه خود به ديكتاتورى مستقر در آن كشور را تدارك ببينند.
در دسامبر 1958 چه گوارا ارتش سرخ خود را در جنگ نهايى كوبا معروف به ?سانتاكلارا? رهبرى كرد و به پيروزى رساند.
او به عنوان مديره اداره صنايع، مؤسسه اصلاح ملى كشاورزى منصوب شد.
پس از آن به رياست بانك ملى نائل آمد.
در فوريه 1961 وزير صنايع كوبا شد و در تمام اين مدت عضو كادر رهبرى حزب كمونيست كوبا نيز بود.
?چه? به عنوان نماينده كوبا در سازمان ملل و كنوانسيون هاى بين المللى فعاليت كرد.
سال ،1965 چه گوارا كوبا را جهت پايه ريزى انقلاب هاى سوسياليستى در نقاط مختلف جهان ترك كرد.
وى ابتدا در حركت هاى انقلابى كنگو و سپس بوليوى شركت كرد.
چه گوارا در يكى از مبارزات چريكى در بوليوى به دست سربازان حكومت ديكتاتورى آن کشور دستگیرشدودر8 اكتبر 1967 به قتل رسيد .

 

?ارنستو گوارا دلاسرنا? نام كامل اوست و لقب ?چه? را كوبايی‌ها به او داده‌اند،

لقبی كه در اين كشور برای خطاب قرار دادن كسی با احترام به كار برده می‌شود. 

?چه? مبارزی است كه آوازهء او تنها به آمريكای لاتين محدود نمی‌شود.

مجلهء تايم چه‌گوارا را جزو يكی از صد چهرهء تاثير گذار در قرن بيستم انتخاب كرده است.

در استكهلم بيش از سيصد عنوان كتاب دربارهء او منتشر شده است.

 كافه‌ای در مالزی وجود دارد كه روی تمام فنجان‌های قهوه‌اش عكس او چاپ شده است و پاتوق طرفداران ?چه? است.

تفريح جوانان ميلانی، فروش تی ‌شرت‌های ?چه? كنار خيابان‌هاست.

 دولت برزيل نام چند سينمای اين كشور را ?ارنستو چه‌گوارا? گذاشته است.

 كلاه مدل ?چه‌گوارا? پر فروش‌ترين نوع كلاه در تابستان‌هاي تركيه است.

 مارك ?چه‌گوارا? معروف‌ترين مارك سيگار در سودان معرفي شده است و باز هم طبق آمار مجلهء تايم حدود 76 درصد جوانان دنيا ?چه? را مي‌شناسند و براي او احترام قائلند.

 مردم بوليوي به خود مي‌بالند چون ?چه? به خاطر آنان و در آنجا كشته شده است هرازگاهي دعواي ميان ملت‌ها هم بالا مي‌گيرد.

 ايرلندي‌ها معتقدند چون پدر ?چه? اهل اين كشور بوده پس ?چه? به آن‌ها تعلق دارد.

 آرژانتيني‌ها مي‌گويند كه چون او مليت اين كشور را داشته و در همان جا تحصيل كرده پس يك آرژانتيني‌است.

 كوبايي‌ها اعتقاد دارند كه چون ?چه? در سرزمين آن‌ها و به‌خاطر آن‌ها جنگيده در يك سخنراني گفته كه افتخار مي‌كند كوبايي باشد، پس او اهل كوبا است.

 چه‌گوارا را نمی ‌توان متعلق به يك كشور دانست،چه آنكه نام و عكس چه‌گوارا امروزه در تمامی كشورهای دنيا به نماد اعتراض درمقابل استبداد و سرمايه داری نوين بدل شده است.

?چه? متعلق به تمامی آزادي‌خواهان ضد امپرياليسم جهانست.

 ارنستو چه‌گوارا يکی از خيل عظيم  اسطوره‌های تاريخ است.

 انديشه و عشق او به انسان فراتر از مرزهاي جغرافيايی و نژادی است.

بارزترين ويژگي‌او را مي‌توان روحيهء مبارزه جويي و آشتيناپذيري با ظلم و استبداد در هر قيافه و شكل دانست.

او نه مرد سياست بود و نه حسابگر و از دغل‌ها و نيرنگ‌هایآن بيزار.

 ? ارنستو چه‌گوارا? در 14 ژوئن 1928 در ?روزاريو? دومين شهر مهم و بزرگ آرژانتين به دنيا آمد.

 در خانواده‌ای ممتاز از تبار اسپانيايی و ايرلندي كه گرايش‌هاي سياسي چپ داشتند، بزرگ شد.

 ?ارنستو? بزرگ‌ترين فرزند خانواده بود.

 در سال 1953 از دانشكدهء پزشكی فارغ التحصيل شد و سپس سفر به ديگر كشورهای آمريكايی را آغاز كرد، سفری كه نقطهء عطفی در زندگی او بود.

 در سال 1954 زمانی كه در ?گواتمالا? بود با پشتيبانی از حكومت ?جاكوب آربنز? كه منتخب مردم بود قدم به عرصهء مبارزات سياسی گذاشت.

آربنز در نتيجهء توطئه و در مداخلات تجاوز كارانهء سازمان سيا سرنگون شد و ?چه? به مكزيك گريخت.

 اندكي بعد به فيدل كاسترو و ديگر انقلابيوني پيوست كه با جنبش 26 ژوييه در پي بر اندازی ديكتاتوری ?فولژ نيسو باتيستا? در كوبا بودند.

?گوارا? در دسامبر 1956 ازجمله مبارزانی بودكه به منظور آغاز مبارزه چريكی از عرشهء كشتي كوچك ?گرانما? قدم به خاك كوبا گذاشتند.

 او كه در اصل پزشك گروه بود همچون يك فرماندهء ارتش شورشی ظاهر شد. درپی سقوط ?باتيستا? در دسامبر 1956، چه‌گوارا يكی از رهبران حكومت تازهء كارگران و دهقانان شد و پست‌های دولتی متعددی چون رياست بانك مركزی كوبا و وزارت صنايع به او واگذار شد.

 چه‌گوارا بارها به نمايندگی از كوبا درمجامع مختلف چون سازمان ملل متحد شركت كرد.

 او در مقام يكی از رهبران جنبش 26 ژوييه به برگزاری گردهمايي‌های گروه‌های سياسی - كه سرانجام در 1965 به بنيان‌گذاری حزب كمونيست كوبا انجاميد - ياری رساند.

گوارا در اوايل 1965 از همهء مسووليت‌ها و پست‌هاي دولتی كناره‌گيری كرد و به منظور كمك به پيشبرد مبارزه‌های ضدامپرياليستی و ضد سرمايه‌داری در ديگركشور‌ها، كوبا را ترك كرد وهمراه با داوطلبانی كه بعدها در ?بوليوی? به او پيوستند، نخست به كنگو ?زئير? رفت و در جنبش ضد امپرياليستی آن كشور به رهبری  ?پاتريس لومومبا? شركت جست.

 از نوامبر 1966 تااكتبر 1967 جنبش چريكی بوليوی را بر ضد ديكتاتوری نظامی آن كشور رهبری كرد.

 درهفتم اكتبر 1967 در عمليات رزمی ساختهء سازمان سيا به دست نظاميان بوليوی زخمی و دستگير و روز بعد از آن تيرباران شد.

امروزه پس از گذشت چهل سال ازمرگش هنوز هم او يكی از چهره‌های محبوب اسطورهای به خصوص درميان جوانان است.

 اسطورهء عصيان كه نامش پرچم هر مبارزه‌اي است. شخصی كه تصويرش بر پيراهن‌های سرخي نقش بسته كه جوانان معترض بر تن مي‌كنند بی آنكه از انديشه‌های انقلابي او خبر داشته و يا حتی جهان بينی او را پذيرفته باشند. 

?چه? می‌توانست همچون بسياری از فارغ التحصيلان رشتهء پزشكی در گوشه‌ای از دنيا برای خود مطبی دايركند، اما روح عصيانگرش او را واداشت تا به ياری همنوعانش درمناطق استبداد زدهء آمريكای لاتين بشتابد.

 زمانی كه چه‌گوارای جوان و دوست همراهش ?آلبرتو گرانادو? با موتورسيكلت از ردهء خارج توترون 500 مدل 1939، كه تنها به بهای چند پزوی ناچيز خريداری شده بود، قصد سفر به دور آمريكای لاتين را جهت درمان بيماران جزامی كرد آمريكای سرخ لاتين در زير چكمه‌های سنگين امپرياليسم جان می‌داد، اما نه ?چه? و نه ?آلبرتو? هيچ كدام از اين حقيقت تلخ آگاهي نداشتند.

آن‌ها تنها می‌خواستند مناظر بكر قارهء پهناورشان را از نزديك ببينند و به كمك بيماران جزامی بشتابند، سفری كه پايانش به گونه‌ای ديگر بود و باعث تولد انسان‌هايی شدكه اكنون نام آن‌ها را مترادف با انقلاب به كار می‌برند.

 ? چه‌گوارا? مردي بود كه هرگز شخصائ در بند مقام، رهبری و يا افتخارات نبود. او اعتقاد راسخ داشت كه مبارزهء چريكی انقلابی، شكل بنيادين اقدام برای كسب آزادی خلق‌های آمريكای لاتين است و اين نتيجه‌گيری ناشی از اوضاع اقتصادی، سياسی و اجتماعي تقريبائ تمام كشورهای آمريكای لاتين بود.

 ?چه? عميقائ بر اين باور بود كه رهبری سياسی و نظامی مبارزه چريكي بايد يگانه باشد و اين كه مبارزه تنها می‌تواند توسط خود واحد چريكی رهبری شود، نه از طريق دفاتر راحت بوروكرات ها در شهرها.    

چه‌گوارا به معنای واقعی كلمه يك چريك مبارز انترناسيوناليست بود.

 او می ‌گويد:

 ? هر قطرهء خون ريخته شده در سرزمينی كه در زير پرچمش زاده نشده باشی، تجربه‌ای است كه به زندهء ماندگان منتقل می ‌شود تا بعدائ آن را در مبارزه برای رهايی كشورشان به كار برند. همچنان‌كه كه خلقی خود را آزاد می ‌سازد، ‌قدمی بر می‌‌دارد در پيكار برای رهايی مردم خود ما.

 

?چه? معتقد بود كه هر انساني برای رهايی از ظلم و استبداد بايد بهايی برای ‌آزاديش پرداخت كند، او مي‌گويد: ?اسكلت آزادي ما قبلائ شكل گرفته است، هنوز گوشت و لباس به اين اسكلت نيامده است، ما بهای آزادی خود و حفاظت از آن را با خون و ايثار پرداخت مي‌كنيم. ايثار و فداكاری ما آگاهانه است، سيرآزادی طولانی و در بعضی قسمت‌ها  ناشناخته است.

هفتم اكتبر 1967 ?چه? آخرين سطرهای وقايع روزانهء خود و گروه چريكی ‌اش را نوشت.

 روز بعد در ساعت يك بعدازظهر در يك درهء كم عرض و تنگ، جايی كه برای درهم شكستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نيروی عظيمی از دشمن برآن‌ها تاخت. گروه كوچك مردانی كه واحد چريكی را تشكيل می ‌دادند تا گرگ و ميش بامداد قهرمانانه جنگيدند.

ازكسانی كه در نزديك‌ترين مواضع به ?چه? می ‌جنگيدند كسی زنده نماند جزو دو نفر كه به همراه ?چه? مجروح و دستگير شدند.

روز بعد از دستگيری ?چه? با شنيدن صدای شليك فهميد كه دو همرزم ?پرويی? و ?بوليوی ‌اش? اعدام شده‌اند.

 نوبت به ?چه? رسيده بود، مجری اعدامش دستخوش ترديد شده بود.

? چه? با استواری فرياد زد ?شليك كن نترس !? آنگاه با شليك يك رگبار مسلسل از كمر به پايين حكم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سينه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعويق بيفتد.

 اين تصميم ظالمانه عذاب ?چه? را طولاني می ‌كند تا اين‌كه گروهبانی كه او نيز مست بوده است گلوله‌ای به پهلوی او شليك می ‌كند و به زندگيش پايان مي‌دهد.

 اين شيوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامی بود كه ?چه? بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسياری نشان مي‌دادكه به اسارت او درآمده بودند. 

برای ?چه? ساعت‌های پايانی زندگی ‌اش در چنگ دشمن فرومايه قطعائ بسيار تلخ بوده است; اما هيچ كس بهتر از او آمادگی گذراندن چنان آزمونی را نداشت.

هشتم اكتبر چه‌گوارا تير باران شد.

جسدش را به هلي‌كوپتر بستند تا به همه اعلام كنند كه چريك مبارز را دستگير كرده‌اند پس از انتقال جسد ?چه? به ?هيگوئرا? روستايي درشمال بوليوی، تازه همه فهميدند چه كسی كشته شده است.

 حكومت وقت از ترس، جسد ?چه? را سوزاند و بقايای استخوانش را در مكان نامعلومی خاك كرد.

 سال‌ها بعد در پی فشار دولت كوبا و شخص فيدل كاسترو، دولت بوليوی استخوان‌ها را در تابوت گذاشت و به كوبا فرستاد تا ?چه‌گوارا? در ميان اشك و احترام دفن شود.    

کمتر کسی داستان واقعی معروف ترین عکس ?چه? را می داند.

 همان عکسی که از نزدیک به 40 سال پیش تا بحال پر فروشترین عکس دنیا بوده و هنوز هم اصالت و حالت خود را حفظ کرده است.

 اما چرا چنین حالتی در نگاهش بود؟ آلبرتو کوردا خالق آن تصویر در کمال فروتنی چنین تعریف می کند: ?من کار خارق العاده ای نکردم ? لحظه ای بود غریزی ? اتوماتیک- و حتی عکس بسیار روشن هم نیست زیرا وقت نداشتم دوربین را میزان کنم.

 روزی بود که بمبی در کشتی لاکوره که حامل اولین محموله مهمات خریداری شده برای انقلاب بود- منفجر شد.

 آن انفجار تعداد زیادی کشته و زخمی به جای گذاشت. مارس 1960 بود- اوضاع هر روز شلوغ تر می شد و می توانست به تجاوز مزدوران خلیج خوک ها بی انجامد.
مراسم تدقین بود و بعد از آن سخنرانی فیدل. ?چه? در طول مراسم در صف اول قرار داشت ? بعد ناگهان ناپدید شد.

 من بین جمعیت می لولیدم و مشغول عکس انداختن از فیدل بودم و می خواستم بعد از سارتر و سیمون دوبوار که در آن نزدیکی بودند عکس هائی بگیرم که ?چه? ناگهانی دو باره پیدایش می شود.

 آن نگاه سرشار از خشم و درد برای قربانیان آن سوء قصد مرا میخکوب کرد- روی صحنه ماندم و بطور غریزی دو عکس جاودانه از وی گرفتم .

 باقی فیلم را با عکس هائی از فیدل ? سارتر و دورتیکوس - رئیس جمهوری وقت کوبا تمام کردم .

هفت سال بعد بود که آن عکس چاپ شد.

 بدین قرار که مسئول موسسه انتشاراتی فلترینلی آن را از میان سایر عکس ها انتخاب کرد.

 بعد از چاپ روی جلد کتاب ?خاطرات بولیوی? همان طوری که می دانید، جهان آن را به عنوان شایسته ترین عکس برای تکثیر در اشکال گوناگون انتخاب کرد.

من مدیون لحظه ای هستم که این امکان را به من داد تا محبوب ترین تصویر را بگیرم. تصویری که با آن دنیا ?چه? را شناخت و پرستید.

آلبرتو کوردا قبل از انقلاب عکاس معروف مد و تبلیغات بود.

 با پیروزی ارتش آزادی بخش- در حالی که تمام همکارانش در حال فرار بودند تصمیم می گیرد در کوبا بماند و در باز سازی کشورش سهیم باشد.

بدین ترتیب او عکاس انقلاب شد و در سفرهای بسیاری فیدل کاسترو را همراهی کرد و از ?چه? در موقعیت های بیشماری عکس انداخت.

 بعد به عکاسی آزاد روی می آورد و با همکاری با کاتالوگ های مد کوبا به عشق قدیمی اش عکاسی مد پرداخت.

 

دوشنبه 5 شهریور 1391 - 7:35:42 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


دردهای من


آب را گل نكنيم


نابساماني


من چه ام؟


مرگ


نوازنده


تولد درد است


از عشق بر خاستن : عشق از سر نياز و عشق ناب


نابسامانی


زندگینامه چگوارا


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

45584 بازدید

5 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

29 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements